نشریه ادبیات داستانی میزنیم گیر میدیم به ادبیات روس!
دوره آموزشی میذاریم گیر میدیم به هایدیگر و هگل...
علم دینی میخواهیم تولید کنیم گیر میدیم به معرفت شناسی ارسطو و کانت وملاصدرا و فوکو و...
اگر با من بود یه چیزی درست میکردم به نام جبهه تجربه انقلاب اسلامی! مُردیم از بس جبهه فکری و فرهنگی ای دیدیم که از توش هایدیگر و هگل و کانت و ارسطو و ... اومد بیرون!
بابا 30 ساله انقلاب شده! تو این انقلاب انسان های جدید خلق شدن! از کتابخونه های مساجد ومربیان پرورشی و گروههای سرود در دهه شصت بگیر تا جهادی هایی همچون حاج عبدالله والی....! از حسن باقری و همت و متوسلیان بگیر تا زهرا حسینی و نورالدین پسر ایران!... از دیالمه بگیر تا مغنیه!...
غرب اگر غرب شد و دارای علوم انسانی شد به این خاطر بود که وقتی بعد از رنسانس انسان جدیدی متولد شد امد و تجربیات و حالات این انسان رو ثبت و ضبط و منقح کرد و این شد علوم انسانی جدید!
وقتی ما در غرب کتاب داریم راجع به "تاریخ فرهنگی چنگال!" تو دیگه تا آخر خط رو بخون...
ما حتی تاریخ سیاسی این سی ساله رو هنوز درست ثبت نکردیم و اینقد نقاط تاریک و مبهم و آدمهای ناشناخته داریم چه برسه به تاریخ فرهنگی و اجتماعی این 30 ساله... ما حتی از آوینی مون هم یه روایت درست درمون نداریم...
امثال امیرحسین فردی و تجربیاتشون می روند و ما به جای استفاده از تجربیات این آدمها کار فرهنگی مون رو دوباره از صفر شروع می کنیم و میگیم کار فرهنگی چرا جواب نمیده؟